بنّای ساده ای است پدر
مصالح ديگران را فراهم می کند
خانه هايشان را می سازد
و خودش
زير باران خيس می شود
تمامِ ماه
پاهای عقب اُفتاده را
با دست هايش به سر کار می برد
غروب که می شود
تاولهايش را پشت در می گذارد
و با قلب به خانه می آيد
No comments:
Post a Comment